حمایت‌ها از بورس ادامه دارد، اما نه آن حمایتی که بازار تشنه آن است. برگزاری جلسات متعدد با حضور تعداد زیادی از مدیران ارشد حقوقی با مسئولان بورس درحالی در روزهای گذشته رخ داد که هدف اصلی از این جلسات جمع‌آوری صفوف فروش سهام با پول پاشی است. کارشناسان این سبک از حمایت را نه تنها موقتی می‌دانند، بلکه چنین حمایتی را خلاف ذات بازار عنوان می‌کنند.

بورس هوم پيج

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، آشتی دولت با بورس در حالی اتفاق افتاد که جذابیت این بازار عموم مردم را به سمت خود کشانده بود. در این میان نقش دولت با عرضه صندوق‌های دارا یکم و خبر عرضه دارا دوم و سوم جذابیت برای ورود به این بازار را دو چندان کرد، اما به اعتقاد فعالان بازار بی‌اعتمادی سهامداران از خبر توقف عرضه دارا دوم شروع شد و با ادامه بی‌برنامگی‌ها در زمان‌بندی معاملات بورس و تصمیماتی که گرفته شده و پس گرفته می‌شد به اوج خود رسید.

به گفته کارشناسان اگر قرار باشد حمایتی صورت بگیرد باید ابتدا مسوولان و سیاست گذاران از تصمیمات کوتاه‌مدت دوری کرده و به فکر حمایتی منطقی باشند. هزاران میلیارد تومان که قراراست صرف جمع‌آوری صف فروش شود بهتر است صرف حمایت از صنایع و توسعه بازار باشد.

عدم اشراف دولتمردان به بازار

 پیمان ارمغان تحلیلگر بازار: واقعیت این است که دولتمردان ما اشراف کافی به شرایط بازار سرمایه ندارند. از این رو گمان می‌کردند صرفا با حمایت لفظی می‌توانند بازار را کنترل کنند. این درحالی است که بازار سرمایه به حمایت عملی احتیاج دارد، نه حمایت کلامی.

در چند ماه اخیر مشخص شد دولتمردان ابزار حمایتی برای بازار ندارند و اگر هم دارند نمی‌توانند از آن به درستی برای هدایت بازار بهره ببرند و حالا که جذابیت‌های بازار برای دولتمردان نیز کمتر شده به دلیل عدم آگاهی کافی از این بازار نتوانستند به وعده‌های مثبتی که به مردم برای حضور در بورس داده بودند، عمل کنند.

از این‌رو دولت نمی‌تواند به دلیل حمایتی که از بورس کرده یک عده حقوقی را مجاب کند که پول‌شان را صرف نگه داشتن بازار کنند. چرا که آنها هم ذی‌نفعانی دارند که مجبور می‌شوند به‌صورت دستوری خرید کنند، به همین دلیل ناهماهنگی‌هایی به وجود می‌آید و بازار دچار التهاب می‌شود.

اگرچه می‌شود همین بازار خراب را با ابزارهای متنوعی از جمله اوراق تبعی و صندوق حمایت از توسعه بازار و ترکیبی از عوامل حمایت‌زا نجات داد، تا بازار با استفاده از مولفه‌های بنیادی که دارد به روند صعودی خود با سرعتی کمتر بازگردد.

حمایت از بازار تنها به معنی جمع کردن صف نیست. در سال‌های گذشته و زمانی که بازار سقوط را تجربه می‌کرد سهامداران عمده‌ای که سهام ارزنده‌ای داشتند برای آن سهام، اوراق تبعی صادر می‌کردند و سهامدار مطمئن بود سهامش را بدون ضرر و با سودی مشخص می‌تواند بفروشد. حمایت از بازار به معنی خرید در منفی نیست و کسانی که بازار را جمع می‌کنند باید به شرایط بازار آشنایی داشته باشند.

وقتی بازار با ۳۰-‌۴۰ درصد ریزش مواجه شده طبیعی است تا برگشت بازار به تعادل و عقب‌نشینی صف‌ها زمان نیاز دارد. بازار برای اینکه از صف‌نشینی در بیاید نیازمند آرامش است و با افزایش دامنه نوسان می‌توان کاری کرد تا سهامدار چشمش دنبال صف فروش نباشد. اما اینکه احساس کنیم امروز سهمی را حمایت کردیم و فردا عرضه‌اش کردیم تا صف‌های خرید و فروش را هدایت کنیم، باوری است که به بازار لطمه می‌زند. بدون اینکه دامنه نوسان را حذف کنیم یا دامنه نوسان برخی سهام شرکت‌ها را زیاد کنیم نباید توقع داشته باشیم با دو روز خرید در منفی و فروش، صفوف فروش جمع شود.

این اشتباهی بود که مرتکب شدند و بخشی از منابعی که به بازار تزریق شده بود سوخت شد. برخلاف عده‌ای که می‌گویند اتفاقات اخیر بورس به قیمت دلار برمی‌گردد معتقدم ریزش بازار ربطی به افزایش قیمت دلار ندارد و حتی اگر بازار سرمایه به وضعیت قبل هم برگردد ممکن است قیمت دلار بالاتر برود.  به دلیل محدودیت‌هایی که برای شبکه بانکی ما ایجاد شده به راحتی نمی‌توان پول را از کشور خارج کرد، بنابراین افزایش قیمت دلار نمی‌تواند تاثیر منفی بر بازار سرمایه بگذارد.

حمایت از بازار؛ از حرف تا واقعیت

در سال‌های ۹۶ و ۹۷ بازارهای موازی بورس رشد خوبی را به خود دیدند، این در حالی بود که بازار سهام در شرایط چندان مطلوبی به سر نمی‌برد.

با شروع سال ۹۸ و با ساماندهی برنامه‌های نظام مالی کشور، بانک مرکزی توانست با غلبه بر نرخ سود سپرده‌ها از یکسو و اشباع بازارهای موازی از سوی دیگر، نقدینگی را که در بانک‌ها و بازارهای موازی به صورت راکد مانده بود را به سمت بازار سرمایه راهی کند. با شروع این روند، دولت و سازمان بورس با انجام اقداماتی تحسین‌برانگیز باعث افزایش عمق بازار و ‌جذابیت سرمایه‌گذاری در این بازار شدند که از جمله این عوامل می‌توان به افزایش عرضه‌های اولیه و ورود شرکت‌های مختلف به بازار سرمایه اشاره کرد.

از سوی دیگر دولت با عرضه بخشی از سهام خود تحت عنوان دارا یکم و ایجاد حس امنیت سرمایه‌گذاری و ثبات بازار، توانست به عمق‌بخشی بازار و افزایش قدرت نقدشوندگی آن بیشتر کمک کند. این روند تا سال ۹۹ ادامه پیدا کرد و باعث جذب هر چه بیشتر نقدینگی در بازار سرمایه شد. در این میان از تیرماه سال ۹۹ زمزمه‌هایی از اختلافات درون دولتی بر سر عرضه سهام پالایشی دولت به گوش می‌رسید که در نهایت این اختلافات به واقعیت بدل شد.

نتیجه این اختلافات، ایجاد حس عدم امنیت و ثبات در سرمایه‌گذاری بود و با شدت گرفتن این موضوع و ورود اختلافات به بازار سرمایه، شاهد دستکاری‌ها و کنترل‌های زیادی در بازار بودیم که عملا باعث ترس و حس عدم امنیت سرمایه‌گذاران شد.  در این میان دولت برای جبران این موضوع دست به تصمیم اشتباه دیگری زد و آن، اعلام حمایت کورکورانه با مثبت کردن دستوری بازار بود که تاثیر آن اقدام، این روزها با صف‌های فروش و بی‌اعتمادی سهامداران بیشتر نمایان شده است.

 باید مسوولان و متولیان امر به این واقعیت بیشتر دقت کنند که اعتماد از دست رفته سرمایه‌گذاران با اوامر و دستورات مقطعی و جلسات فرمایشی برنمی‌گردد و برگزاری جلسات و اتخاذ تصمیمات یکی، دو روزه مبنی بر جمع‌آوری نمادین صف‌های فروش، تنها اوضاع اعتماد باقی‌مانده سهامداران را بدتر می‌کند.  واقعیت این است که حمایت صحیح نه بر مبنای دستورات مدیریتی و صرفا بر مبنای حرف و برگزاری جلسات، بلکه با عمل و برنامه‌ریزی و ایجاد زیرساخت‌ها و قوانین شفاف و تاثیرگذار امکان‌پذیر است و تنها در این صورت می‌توان حس اطمینان و امنیت در سرمایه‌گذاری را به بازار و سهامداران برگرداند.

بورس برای دولتمردان از سکه افتاد

با این وضعیت بازار، استراتژی خروج است و سهامداران ترجیح می‌دهند از بازار خارج شوند. افزایش حجم سهم شناور و از سویی افزایش قیمت سهم باعث شد اگر حقوقی بخواهد یک روز صف را جمع کند به منابع مالی زیادی احتیاج داشته باشد. سال گذشته با روزانه ۲۰ میلیارد تومان می‌توانستند بازار را جمع کنند، اما امسال با ۳۰۰میلیارد تومان هم نمی‌توانند صف را جمع کنند یا اگر بتواند صف فردا را جمع کند معلوم نیست بتوانند روز بعدش صف را جمع کنند و عملا به دلیل اینکه سازمان بورس و حقوقی‌ها نتوانستند جو بازار را مثبت کنند بازار به مدار منفی برگشت.

هرچند به نظر من اوایل سال سازمان بورس می‌توانست بر موضوع بازارگردانی تمرکز کند. بهترین ابزاری که می‌توانست بازار را به بهترین شکل کنترل کند صندوق‌های بازارگردانی با سطح بالای توانایی بود نه صندوق‌های بازارگردانی فعلی.

دولت از ابتدای سال با حمایتی که از بورس کرد عملا توانست منابع زیادی را وارد بازار سرمایه کند و ناخودآگاه مردمی که همیشه چشم‌شان دنبال بازار دلار و طلا و مسکن بود ناگهان متوجه بازار سرمایه شدند و بخشی از سرمایه‌شان را وارد بازار سهام کردند، اما بعد از گذشت چند ماه خبری از حمایت‌های مسوولانی که مردم را به سرمایه‌گذاری در بورس ترغیب کرده بودند، نشد. از این‌رو اعتماد سهامداران خدشه‌دار شد و در این زمینه اظهارنظرهای متفاوتی وجود دارد. اگر نگاهی به عملکرد بازیگران دولتی بازار بیندازیم می‌بینیم که دولت در وضعیت به وجود آمده فعلی نقشی ندارد.

زمانی به واسطه خصولتی‌ها عرضه در بازار زیاد صورت می‌گرفت، اما در حال حاضر نه خبری از عرضه‌های پی‌درپی است و نه خبری از حمایت دولت، و دولت برای حمایت از بازار بسته پیشنهادی ارائه نمی‌دهد یا برنامه خاصی ندارد و به نظر می‌رسد با وجود اینکه دولت نقشی در تخریب بازار ندارد، اما به دنبال ساختن بازار هم نیست.  اگر وضعیت منفی بازار سرمایه ادامه داشته باشد بخشی از منابع موجود به سمت بازار دلار و طلا هدایت می‌شود.

کد خبر 545895

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha